نویسنده: ستاره کیومرثی
Ayuryoga
سلام به روی ماهتون. تا حالا واژهی آیوریوگا به گوشتون خورده؟ این واژه از ترکیب دو واژهی آیورودا و یوگا تشکیل شده؛ این دو علم یه جورایی شبیه دو یار جدا نشدنی میمونن… مثل دو تا خواهر … یا به قول جناب موکوندا استایلز، در هم تنیدگیشون با هم شبیه به رابطهی از هم جدا نشدنی بدنمون با نفس کشیدن و یا ریشه دواندن گیاه درونِ خاکه.
اما چرا انقدر مهمه که در مسیر قدم برداشتن به سمت تعادلِ پایدارِ در جسم و جان، به رابطهی در هم تنیدهی این دو علم با هم احترام بگذاریم و از هردوشون به همراه هم استفاده کنیم؟
به دو تا کاسه فکر کنین؛ توی یکیشون با یه غذای مکزیکی یا هندیِ پر از فلفل تند و تیز پر شده، و اون یکی با یه ظرف سالاد سزار که پر از کاهو و و یه عالمه خیاره. وقتی کاسهی اول رو میخورین، زبونتون میشه یه گوله آتیش و بدنتون پر میشه از کیفیت گرمی… وقتی کاسهی دوم رو میخورین دهنتون خنک میشه و بدنتون پر میشه از کیفیت سردی.
به بیان دیگه توی هر کدوم از مواد غذایی که ما وارد بدنمون میکنیم، یک سری کیفیات غلبه داره… یک سریشون سردن، یک سریشون گرم… یک سریشون خشکن، و یک سریشون تر.
حالا بیاین بریم سراغ دنیای یوگا… حتماً شنیدین که توی بدن یک سری نقطه وجود داره که حامل انرژی حیاتی توی بدنمون هستن. تحریک هر کدوم از این نقطهها یک سری عضو رو توی بدن تحریک میکنن و یه جورایی کیفیات گرمی، سردی، تری و خشکی رو توی اون عضو مورد نظر بالا و پایین میکنن. توی آیورودا به این نقطهها میگن نقاط مارما؛ این نقطهها همون نقطههایی هستن که در طب چینی با سوزن تحریک میشن.
آساناهای یوگا جوری طراحی شدن که با هر حرکت، یک سری از این نقاط تحت انقباض و فشار، و یک سری دیگه از این نقاط تحت انبساط و کشش قرار میگیرن. بواسطهی منقبض و منبسط شدن این نقطهها و تحریک شدنشون، ارگانهای داخلی بدن که به اون نقطه مربوط هستن هم تحریک میشن و توشون تغییرات کیفی اتفاق میافته.
به بیان دیگه، آساناها هم درست مثل غذاها، یک سری کیفیت رو در بدن ما بالا و پایین میکنن… یک سریشون منجر به افزایش گرمی میشن و یک سریشون سردی رو افزایش میدن… یک سریشون بدن ما رو خشک و سبک میکنن و یک سری دیگهشون منجر به افزایش رطوبت و سنگینی در ما میشن.
خب… با این تفاسیر، به نظر شما آیا همهی آساناها برای همهی آدمها خوبن؟ مثلا فکر کنین یه کسی سرد مزاجه، متابولیسمش کنده، کمکاری تیروئید داره، اضافه وزن داره و بدنش پر شده از رطوبت… یه نفر دیگه بشدت لاغره، متابولیسمش بسیار سریعه، پرکاری تیروئید داره و بدنش پر شده از گرمی و خشکی… به نظر شما یه آسانا که از لحاظ کیفی گرم و خشک محسوب میشه برای هردوشون خوبه؟ یا برای یکیشون شفا و برای اون یکی سم؟
هدف من از نوشتن در مورد این مبحث بسیار گسترده اینه که اول از همه شاخکهای شما رو تیز کنم… دقت کنین، هر آسانا، به صرف اینکه زیرمجموعهای از دانشِ زیبای یوگاست، برای شما شفابخش محسوب نمیشه و میتونه به شما آسیب بزنه. اما اگر شما طبعتون رو بشناسین و هوشمندانه از حرکات یوگا استفاده کنین، مثل این میمونه که هر روز دارین بطور مدام میرین پیش یه دکتر حاذق طب سوزنی… خیلی وقتها کاری که یه چرخهی درست حرکات یوگا برای به تعادل رسوندن بدن شما میتونه بکنه، یه داروی خیلی قوی نمیتونه بکنه.
توی پستهای پیش رو، من به امید خدا قراره شما رو کمی با دنیای در همتنیدهی یوگا و آیورودا آشنا کنم. در قدم اول با هم کمی شیرجه میزنیم توی اقیانوس آیورودا، با مفاهیم پایهی این علم، مثل دوشاها (واتا، پیتا و کافا)، پراکریتی، ویکریتی و … کمی آشنا میشیم. در قدم دوم وارد دنیای یوگا میشیم و در مورد آساناهای مناسب برای هر دوشا با هم گپ میزنیم. توی این پروژه قرار ریرا رستمی نازنین (یکی از مربیان زیبای آناندا) هم همراه من بشه و آساناها رو براتون اجرا کنه.
امیدوارم این پروژه برای شما پر باشه از سلامت جسم و جان.
لطفاً در زمان بازنشر مطلب که با امید به سلامتی همگان و با مهر تألیف شده است، به نام نویسنده آن «ستاره کیومرثی» اشارهکنید.